فطر آمد باز هم وصل دیدارم نشد

فطر آمد باز هم وصل دیدارم نشد
روزه مانده‌ایم هنوز باز افطارم نشد

او به غیبت مانده و مانده‌ایم در انتظار
تا سحر کردیم دعا صبح أضحایم نشد

قدرها قرآن به سر سر به سودا مانده‌ایم
عالَمی حیرت زده عشق رسوایم نشد

شد نفسها با عطش از فراق نازنین
تشنه‌ایم تشنه ولی باز سیرابم نشد

همّه در درماندگی از فراق یوسفیم
همّه جا قحطی یار مصر زیبایم نشد

کو کجا شد زندگی این همه شرمندگی
همّه در درماندگی باز درمانم نشد

هی دعای افتتاح تا شود فتح مبین
‌عرشی در نشکو الیک فتح ابوابم نشد

#سیدعرشی #شعر #عیدفطر
دیدگاه ها (۰)

فطر یعنی روزه ها گشته قبول

خدایا آسمانم غم گرفته

با دو سه مژه شدم من واژگون

زهرا که بود نور تمام عالم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط